Web Analytics Made Easy - Statcounter

مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی «مارک کوزینز» در چهارمین روز از رویداد «سینما پرتره» عصر روز سه‌شنبه ۲۴مرداد به نمایش درآمد و نشست نقد و بررسی آن نیز برگزار شد.

به گزارش ایران اکونومیست، پس از اکران مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی «مارک کوزینز»، نشست نقد و بررسی و تحلیل با حضور فرزاد موتمن و احمد الستی به عنوان کارشناسان مهمان و امیر قادری کارشناس و مجری نشست در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

احمد الستی، پژوهشگر سینما و مترجم استاد دانشگاه در ابتدای این نشست گفت: ولز مشهور بود که از عمق میدان در تصاویر استفاده می‌کند. قبل از ولز کارگردانانی بودند که از عمق میدان استفاده کرده بودند اما ولز تا جایی که امکان داشت بازیگران را نزدیک دوربین کرد و بک‌گراند را در آخر تصویر قرار داد. رابطه بین چیدمانی که در نقاشی‌های خود داشت در فیلم‌هایش هم آمد. ولز کلوزاپ‌های خود را دراماتیزه کرد.

این پژوهشگر افزود: کارگردانان دیگر تمام دکور فیلم‌هایشان را در سطح دید(eye level) می‌چیدند اما ولز از سطح پایین یا بالا استفاده می‌کند. یکی از ویژگی‌های خاص اورسن ولز این است که برای اولین بار کلوزآپ‌های زاویه بالا(high angle) و زاویه پایین(low angle) استفاده می‌کند و تا قبل از آن کسی به فکر استفاده از چنین نماهایی نبوده است.

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه "سینمای ولز، سینمای حرکات عجیبی بود" گفت: او در دومین فیلم خود حرکت دوربین و رفت و آمد بازیگران که به صورت موزون وارد یا خارج از صحنه می‌شوند را به تصویر می‌کشد در حالی که سینمای هالیوود دوست نداشت بازیگران از کادر خارج شوند و کارهایی که ولز کرد اتفاق جدیدی بود. این‌ نماها و زیبایی‌شناسی در آن سال‌های سینما، غیرمعمول بوده است. او بسیار دوست داشت که اگر از کرین‌آپ استفاده می‌کند توام با مقدار زیادی حرکات افقی باشد در حالی که دوربین عمودی بالا می‌رود.

این کارشناس سینما با اشاره به اینکه "ولز صاحب زیبایی‌شناسی و نگاه خاص خودش شده بود" بیان کرد: ولز بخش‌هایی از سینمای اکسپرسیونیسم را به سینمای آمریکا کشاند.‌ از اسپات‌لایت‌ و همچنین از کنتراست‌های بالا استفاده کرده است. او استاد استفاده از پرتره‌ بود همانطور که در نقاشی‌هایش هم هست. تمام نقاشی‌ها و آثار این هنرمند در سال ۲۰۱۹ تبدیل به کتاب و چاپ شده‌اند. برای ۵ دهه فیلم او بهترین فیلم تاریخ سینما شناخته شده و انبوه تحقیقاتی که درباره او شده و کتاب‌هایی که از او چاپ شده نشان دهنده اهمیت‌ این فیلمساز است.

وی در ادامه با بیان اینکه ولز سختی‌های فروانی در طول زندگی پشت سر گذاشت، توضیح داد: تعداد فیلم‌هایی که ولز ناتمام گذاشت بسیار بیشتر از فیلم‌هایی بود که تمام کرد و علت آن دردسرهایی است که با کمپانی‌ها داشت. او می‌خواست نوآوری داشته باشد ولی با او همراهی نمی‌شد. آنچه که می‌دانیم این است که او شبی سکته می‌کند و در حال کار کردن این اتفاق می‎افتد و صبح روز بعد راننده‌اش متوجه این اتفاق می‌شود. او از دست بلاهایی که به سرش آوردند برید و خسته شد.

الستی در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره زندگی شخصی این هنرمند گفت: او در پایان عمرش به پیش دخترش رفت زیرا حتی توانایی گذران زندگی خود را نداشت. دوستانش به او کمک کردند که میراثی برای دخترانش به جا بگذارد. زندگی خصوصی ولز نقاط عجیبی دارد و از کودکی او را نابغه می‌دانستند.

در ادامه، فرزاد موتمن دیگر کارشناس حاضر در این نشست با تاکید بر اینکه "ولز یک فیلمسازآمریکایی بود اما آمریکایی نبود" توضیح داد: تجربه‌گرایی او هنوز تاثیر می‌گذارد و برای دیگران الگو است اما در دوره خودش تلاش‌هایی برای کم فروغ جلوه دادن کارهایش انجام شد و حتی هنوز هم ادامه دارد. ولز برای بدنه رسمی سینمای هالیوود هم فیلم ساخت و موفق هم شد. اما علی رغم همه اینها سعی شد از او شخصیتی‌ پرمدعا و کارخراب کن جلوه داده شود.

او افزود: کارنامه سینمایی ولز برای چند دهه ادامه داشته و همیشه مبارزه کرده تا حق کنترل بر فیلم‌های خود را به دست بیاورد. این درگیری‌ها منجر به مخدوش کردن باند صوتی فیلم‌ها، خرابکاری و... و در نهایت ناتمام ماندن کارهایش شده است. این موضوعات از او کاراکتری می‌سازد که همه به او علاقه‌مند و درباره او کنجکاو می‌شوند. نکته جالب این است که در بین فیلم‌های او اثری هم درباره کیارستمی هست.

او درباره شیوه فیلمسازی ولز توضیح می‌دهد: یک نمای باز بسیار افراطی یا کرین‌ها و زاویه بالا(high angle) و زاویه پایین(low angle) از ویژگی‌های اصلی کار او بوده است. این‌ها نشان می‌دهد او از واقعیت‌گرایی نفرت داشته و می‌خواسته نگاه متفاوت داشته باشد.

موتمن افزود: ما ولز را به عنوان فعال سیاسی نمی‌شناسیم. او لیبرال است و مانند هر فرد دیگری دیدگاه‌هایی دارد اما از طرف دیگر متمرکزتر شدن بر اینکه او سیاسی است لزوما درست نیست بلکه اگر او اعتراضی هم به نژادپرستی و رفتار بد با سیاه‌پوستان می‌کند کاری است که همه هنرمندان وظیفه دارند و باید انجام دهند.

این کارشناس با اشاره به شیوه‌های خاص فیلمبرداری ولز، گفت: او از شیوه دیپ فوکوس استفاده می‌کند و قاب‌هایش پر از اطلاعات است و هیچگاه خالی نیست اما بر عکس نقاشی‌های او روی کاغذ مینیمال است. شاید بتوانیم به این شکل این را توجیه کنیم که او در فیلم‌هایش حرف‌های پیچیده‌ای به ما نمی‌زند. او بسیار فرمالیست‌ است و یک داستان‌گوی مردم پسند نیست به همین دلیل است که اقتباس‌های او از «مکبث» بیشتر بر مبنای فرم است تا کاراکتر.

امیر قادری کارشناس و مجری این نشست نیز گفت: ولز یک پدیده است و شخصیت مهمی است اما این ستایشی که از او می‌شود نه تنها شایسته او نیست بلکه دیگر کارگردانان را در سایه خودش قرار می‌دهد. نه تنها برای فیلم «همشهری کین» بلکه برای ولز نیز در تاریخ سینما زیادی از حد پرداخته شده است.

وی با انتقاد از برخی ویژگی‌های او بیان کرد: او یک سری میزانسن‌های تکرار شونده دارد که مخاطب در یک جایی می‌گوید دیگر بس است و من متوجه منظورت شده‌ام و مخاطب از این بیانگرایی ولز خسته می‌شود.

این کارشناس افزود: ولز برای خودش برندسازی می‌کند و خود را تبدیل به ستاره‌ای میکند که استودیوهای فیلمسازی نمی‌گذارند او کارش را انجام دهد ولی من به این امر اعتقادی ندارم و به نظرم درست نیست. با این حال او برای من یک شاهکار دارد و «نشانی از شر» بسیار درخشان است.

این رویداد به نمایش مستندهای جذاب و دیدنی درباره‌ی سینماگران بزرگ تاریخ سینما اختصاص دارد و تا پنجشنبه از ساعت ۱۹ این مستندها به نمایش در خواهند آمد. پس از نمایش فیلم، نشست نقد و بررسی اثر، در کنارِ گفت‌وگو درباره‌ی چهره‌ی سینمایی مورد بحث برگزار می‌شود.

در این رویداد فیلم‌های مستندِ کمیابِ «فلینی هرگز پایان نمی‌یابد» به کارگردانی یوجینو کاپوچو، مستند «جانگو و جانگو - سرجو کوربوچی» به کارگردانی لوکا رنا مستند، «روح پیتر سلرز» به کارگردانی پیتر مداک و مستند «چشمان اورسن ولز» به کارگردانی مارک کوزینز به نمایش درآمدند و در روزهای آینده مستند «لینچ- اوز» به کارگردانی الکساندر او فیلیپ و مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا با زیرنویس فارسی، به نمایش در می‌آیند.

فریدون جیرانی، بهروز افخمی، احمد الستی، فرزاد موتمن و علیرضا رئیسیان به عنوان کارشناسان مهمان در این نشست‌ها حضور خواهند یافت.

امروز در پنجمین روز از رویداد «سینما پرتره» مستند «فورمن در برابر فورمن» به کارگردانی هلنا ترشتیکوا و یاکوب هینا با حضور علیرضا رئیسیان به عنوان کارشناس مهمان نمایش داده خواهد شد.

این رویداد توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، جشنواره سینماحقیقت، وبسایتِ کافه سینما و پردیس سینمایی ملت برگزار می‌شود.

 

 

منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: مستند چشمان اورسن ولز ، رویداد سینما پرتره

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: رویداد سینما پرتره نقاشی ها فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۷۹۴۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تیک‌تاک؛ صدای اعتراض

همزمانی تظاهرات دانشجویی در آمریکا با اعمال محدودیت برای اپلیکیشن چینی خبرساز شده است.

به گزارش ایسنا، فرهیختگان نوشت: مدیر مالک پلتفرم تیک‌تاک مطرح کرد : «مطمئن باشید، ما جایی نمی‌رویم. ما مطمئن هستیم و برای حقوق شما در دادگاه‌ها مبارزه خواهیم کرد.» براساس این لایحه، شرکت چینی بایت‌دنس موظف است تا تیک‌تاک را به یک شرکت آمریکایی بفروشد. در غیر این صورت دسترسی به آن در ایالات‌متحده ممنوع اعلام خواهد شد. این لایحه درحالی به امضای جو بایدن رسیده که از سال گذشته تاکنون جلسات دادگاه مختلفی در این زمینه و با حضور نمایندگان مجموعه تیک‌تاک برگزار شده است. ممنوعیت استفاده از این پلتفرم تصویرمحور درحالی مطرح شده است که تاکنون شبکه‌های اجتماعی مختلفی اعم از اینستاگرام، واتساپ و فیسبوک هویت آمریکایی دارند و از همان ابتدای شکل‌گیری به‌صورت آزادانه و بدون توجه به چهارچوب‌های اخلاقی در کشورهای مختلف دنیا درحال فعالیت هستند. البته مقایسه ممنوعیت استفاده از تیک‌تاک در آمریکا با فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی خارجی در ایران اعتبار چندانی ندارد. آمریکا در شرایطی مقابل تیک‌تاک ایستاده که شبکه اجتماعی جامعی مثل اینستاگرام دارد و می‌تواند جایگزین آن کند که در سطح بین‌المللی فعال‌تر از تیک‌تاک هم است.

   یا به ما بفروشید یا حذف‌تان می‌کنیم
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا دولت ترامپ اولین کسی بود که نسبت به مساله پلتفرم تیک‌تاک هشدار داد. او با ابراز نگرانی از اینکه ۱۳۸ میلیون کاربر آمریکایی در تیک‌تاک عضو هستند، گفت: «اگر به کودکان و نوه‌هایتان اهمیت می‌دهید برنامه تیک‌تاک را روی گوشی‌های هوشمند آنها غیرفعال و حذف کنید.» پمپئو از مردم خواسته بود که به او اعتماد کنند و قول داده بود که در آینده جوانان به‌خاطر این ممنوعیت از والدین‌شان تشکر خواهند کرد. بعد از پمپئو، دونالد ترامپ هم شبکه اجتماعی تیک‌تاک را تهدیدی برای امنیت ملی خواند. در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ همه کابینه به‌دنبال این بودند تا این شرکت چینی را مجبور کند تا سهام خود را در آمریکا بفروشد. در روزهای اخیر هم بایدن بسته لوایح کمک‌های خارجی را امضا کرد که شامل قانون حفاظت از شهروندان آمریکایی در مقابل اپلیکیشن‌های تحت کنترل دشمن خارجی بود. این قانون به بایت‌دنس، مالک چینی تیک‌تاک ۲۷۰ روز فرصت می‌دهد تا این پلتفرم خود را به مالکی جدید بفروشد. در غیر این صورت تیک‌تاک در فروشگاه‌های اپلیکیشن آمریکایی ممنوع خواهد شد. بایت‌دنس هم نسبت به این قانون اعتراض کرده و طی بیانیه‌ای به غیرقانونی بودن ممنوعیت تیک‌تاک واکنش نشان داد و اعلام کرد: «ممنوعیت تیک‌تاک غیرقانونی است و این امر را در دادگاه به چالش می‌کشیم. ما معتقدیم این وقایع و قوانین درواقع واضح هستند و درنهایت ما پیروز خواهیم شد. ما میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری کردیم تا داده‌های آمریکا و پلتفرم‌مان را ایمن و عاری از تاثیر و دستکاری خارجی نگه داریم.»
داوود طالقانی، نویسنده کتاب شرق‌شناسی معتقد است مساله‌شدن پلتفرم تیک‌تاک از جایی شروع شد که شخصیت‌های امنیتی آمریکایی و سپس اتحادیه اروپا درباره‌اش موضع‌گیری کردند. وی درباره روند شکل‌گیری این جریان گفت: «اولین فردی که به‌عنوان یک شخصیت سیاسی- امنیتی درباره این پلتفرم موضع‌گیری کرد، مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا بود. پمپئو به پدر و مادرها توصیه کرد که تیک‌تاک را از موبایل‌های خود و فرزندان‌شان حذف کنند. در ادامه این روند، کنگره به اعضایش پیشنهاد کرد که در موبایل‌هایشان از این پلتفرم استفاده نکنند. سپس همین توصیه به کارکنان دولت ابلاغ شد و تا الان حداقل دو سه بار دادگاه تیک‌تاک برگزار شده و نمایندگان این پلتفرم در مجلس حضور پیدا کرده‌اند. امروز تیک‌تاک در آستانه ممنوعیت است و شروطی گذاشته شده که این بستر ذیل آنها به فروش برسد در غیر این صورت استفاده از آن در ایالات‌متحده آمریکا ممنوع خواهد شد. تمام این اتفاقات و رویدادهای خبری از جنس امنیتی- سیاسی بوده و بهتر است فعلا به جنبه‌های فرهنگی، هویتی و اقتصادی آن کاری نداشته باشیم.

   خطر جدی تیک‌تاک برای استیلای سیاسی آمریکا
با توجه به رشد بدون توقف چین در زمینه‌های مختلف در سال‌های اخیر، این کشور به‌عنوان یکی از رقبای جدی آمریکا شناخته می‌شود. همین موضوع سبب شده تا آمریکا توجه ویژه‌ای نسبت به این رقیب قدرتمند داشته باشد. در کنار این موضوع انتخابات زمان زیادی به انتخابات آمریکا نمانده و پیش از این هم شائبه‌هایی درخصوص دخالت روسیه در انتخابات آمریکا وجود داشت. تلاقی این مسائل باعث می‌شود که کاخ‌سفید نسبت به نفوذ چینی‌ها به شکاف‌های اجتماعی آمریکا آن‌هم در میان اعتراضات ضداسرائیلی در این کشور احساس خطر کنند. طالقانی در توضیح این تهدید گفت: «نکته اساسی بر سر استیلای سیاسی و سلطه‌ پلتفرمی‌ است که آمریکا بر جامعه خودش و سایر جوامع دارد. ایالات‌متحده مجموعه‌ای از پلتفرم‌ها، رسانه‌های اجتماعی و خانواده‌های بزرگ فناوری‌ ارتباطی را گسترش داده که اینها به‌عنوان یک سری زیرساخت و بسترهایی که قرار بوده خدمات اجتماعی مثل پیام‌رسانی و داشتن صفحات شخصی و بازاریابی ارائه کنند. این پلتفرم‌ها و سرویس‌ها در همه جوامع جای خود را باز کرده بودند و این استیلای سیاسی و کنترل ایدئولوژیک آمریکا در چند سال گذشته خیلی خوب اعمال می‌شد تا اینکه چین با برنامه تیک‌تاک در دو نسخه که یکی از آنها برای خود چینی‌هاست و دیگری برای غیرچینی‌ها، این فضا را شکاند.
این نکته هم وجود دارد که این برنامه یک منطق زیبایی‌شناسی‌ و فرهنگی دارد که کاملا مبتنی‌بر یک لذت تصویری است؛ سرگرمی را به حد ناب خودش می‌رساند و عملا چالش‌ها و هنجارهای اخلاقی و شرکتی (هنجارهایی که شرکت‌ها خودشان اعمال کرده‌اند) را ندارد. برای همین خیلی خوب در دنیا مورد اقبال واقع شد. به‌دنبال آن یک چالش امنیتی- سیاسی برای آمریکا به‌وجود آمد که ممکن است این کنترل، سلطه و استیلایی که تا الان از طریق پلتفرم‌ها و خانواده‌ بزرگ فناوری‌های ارتباطی داشته به خطر بیفتد. در این موقعیت انگاره‌هایی مطرح می‌شود که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را اثبات یا رد کند. این انگاره‌ها از انتخابات دوره اول ترامپ به‌وجود آمد که آیا انتخابات توسط رسانه‌های غیرآمریکایی یا نیروهای غیرآمریکایی در رسانه‌های اجتماعی به انحراف کشیده می‌شود یا نه؟ در انتخابات دوره اول ترامپ هم مساله درباره دخالت روسیه بود و درنهایت هم مشخص نشد که واقعیت‌ داشته است یا خیر. وقتی درباره محبوبیت تیک‌تاک و احتمال جریان‌سازی آن برای انتخابات یا افکار عمومی آمریکا صحبت می‌کنند این انگاره‌ها، یعنی انگاره دستکاری اطلاعات به وسیله الگوریتم‌ها و هوش مصنوعی و همچنین سرقت و به دست آوردن کلان‌داده‌ها و آمار و اطلاعات شهروندان آمریکایی مطرح شده است. تقریبا هر حاکمیتی دو نکته را در قبال پلتفرم‌های خارجی خودش مطرح می‌کند و معمولا چون گزاره‌هایی امنیتی و سیاسی است به‌صورت رسمی تایید یا رد نمی‌شوند. همین انگیزه برای کسانی که در داخل کشور ما اقدام به فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی می‌کنند نیز وجود دارد، یعنی آنها هم معمولا در بهانه‌هایشان این نکته را ذکر می‌کنند یا ممکن است شرکت‌های ارتباطی بزرگ دنیا که غالبا غربی هستند به کلان‌داده‌های جامعه ما دست پیدا کنند، یا به وسیله دستکاری الگوریتم، استفاده از هوش مصنوعی و شبکه‌های اجتماعی افکار عمومی را منحرف کنند. این تمام صورت‌مساله دولت آمریکا با تیک‌تاک است. البته می‌شود یک انگیزه اقتصاد سیاسی هم برای آن مطرح کرد. چین انتفاع بسیار زیادی از تیک‌تاک و مصرف رسانه‌ای که کاربران در آمریکا دارند، کسب می‌کند. اما به نظر می‌رسد این دلیل اصلی نباشد که آمریکا بخواهد به‌خاطر آن با چین مقابله کند.

   در تیک‌تاک از فلسطین ۱۵ برابر بیشتر از اسرائیل حمایت می‌شود

با توجه به اینکه تیک‌تاک چهارچوب خاصی را برای نسخه جهانی خود در نظر نگرفته است، بسیاری از محتواهای مربوط به فلسطین از این طریق منتشر می‌شوند. این در حالی است که شبکه مشابه آمریکایی یعنی اینستاگرام، سانسور شدیدی بر محتواهای غیرهمسو با منافع خود اعمال می‌کند. این در حالی است که نفتالی بنت، نخست‌وزیر سابق رژیم‌صهیونیستی در سفر خود به آمریکا ضمن تاکید بر اینکه اسرائیل وضعیت خوبی در افکار عمومی بین‌المللی ندارد گفت: «به دنبال این هستیم که موقعیت‌مان در افکار عمومی جهان تقویت شود تا آزادی عمل کامل به فرماندهان ارتش اسرائیل برای نابودی حماس داده شود؛ هرچند که در حال حاضر افکار عمومی جهان به نفع ما نیست.» بنت از تیک‌تاک به عنوان مصداقی برای تایید گفته‌هایش استفاده کرد و گفت: «در شبکه تیک‌تاک محتوای طرفدار فلسطین و گروه حماس ۱۵ برابر بیشتر از محتوای طرفدار اسرائیل دیده می‌شود.» بنابراین اتفاقات و جدی‌تر شدن روند ممنوعیت تیک‌تاک در آمریکا، این مساله ایجاد می‌شود که ایالات‌متحده به دنبال تخریب یکی از بازوهای رسانه‌ای فلسطین باشد. طالقانی با اشاره به اینکه مواجهه امنیتی-سیاسی دولت‌های آمریکایی و غربی‌ (که شبیه همین واکنش‌ها را با تیک‌تاک داشته‌اند) مربوط به قبل از طوفان‌ الاقصی و مساله فلسطین است، گفت: «این فشارها صرفا در فلسطین خلاصه نمی‌شود و از قبل شروع شده است. همان‌طور که گفتم تیک‌تاک یک رژیم زیبایی‌شناسی خاصی دارد که تقریبا هیچ خط قرمزی ندارد و صرفا مبتنی بر لذت ناب بصری است و صرفا همین تصویر است پیرو همین مورد از اینستاگرام بسیار جلوتر است و به این معنا هیچ چهارچوب اخلاقی و حقوقی را در خودش جا نمی‌دهد؛ چراکه گذاشتن هرگونه چهارچوب اخلاقی، حقوقی یا هنجاری به منزله محدودکردن آن پلتفرم است. اینستاگرام این محدودیت‌ها را داشت اما تیک‌تاک از اول چنین محدودیت‌هایی نداشت. به همین دلیل هم محبوب‌تر شد؛ چراکه آدم‌ها می‌توانستند خیلی راحت‌تر و بدون واسطه از این لذت بصری استفاده کنند. به نظر می‌رسد در ماجرای فلسطین یک نتیجه ناخواسته به وجود آمده است، یعنی چون این پلتفرم از اول چهارچوب‌های مشخص و محدودیت‌های اخلاقی نداشته، درباره مساله فلسطین هم ورود نمی‌کند. پس این موضوع ربطی به این ندارد که چین طرفدار حماس یا فلسطین است یا در هماهنگی با ایران این اقداماتی می‌کند. مساله این است که تیک‌تاک چون از اول چهارچوب اخلاقی و هنجاری نداشته، نسبت به مساله طوفان الاقصی و فلسطین هم هست. درحالی‌که احیانا گر یک جنبش اجتماعی دیجیتال در تیک‌تاک به وجود می‌آید یک نتیجه ناخواسته برای این پلتفرم است، یعنی کارکرد این پلتفرم از ابتدا این نبوده که جنبش‌های اجتماعی در آن شکل بگیرد. بلکه قرار بوده آدم‌ها در آنجا سرگرم شوند و یک اوقات فراغت کوتاه داشته باشند. بنابراین مواجهه آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها با تیک‌تاک در مساله فلسطین به این معناست که می‌خواهند نسبت به فقدان چهارچوب اخلاقی و هنجاری تیک‌تاک چشم‌پوشی کنند، یعنی آنها توقع دارند تیک‌تاکی که تحت عنوان نسخه جهانی ارائه می‌شود، یک‌سری از محدودیت‌های اخلاقی و هنجاری را رعایت کند.

   چین می‌خواهد مرکز جهانی ارتباطات باشد
برخی بر این باورند که باتوجه به محبوبیت چشمگیر تیک‌تاک در بین جوانان از یک طرف و فقدان هرگونه چهارچوب و آزادانه بودن محتواهای منتشرشده در این پلتفرم از طرف دیگر، زنگ خطری برای اروپا و آمریکا ایجاد شده تا مبادا کنترل فضای دیجیتال از دست‌شان خارج شود. طالقانی تحریم شرکت هواوی توسط غربی‌ها را به عنوان اولین واکنش سلبی این کشورها نسبت به اقدامات چین دانسته و گفت: «در آن زمان این برآورد وجود داشت که چین در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ ساله، «سیلیکون‌ولی» خودش را داشته باشد و در برابر شرکت‌های مادر و غول‌های فناوری‌ ارتباطات، تبدیل به یک مرکز جهانی برای ارتباطات، رسانه‌های اجتماعی و در کل در مرکز تکنولوژی‌های نوظهور قرار بگیرد. اما به نظر می‌رسد حداقل چین در این بازه زمانی به چنین برآوردی دست پیدا نکرد، یعنی رسانه‌های محبوب چینی‌ها متفاوت با رسانه‌های محبوب غربی‌هاست. نسخه‌هایی که برای رسانه‌های اجتماعی در داخل چین ارائه می‌شود با نسخه‌های جهانی متفاوت است. چین یک سانسور گسترده و یک کنترل ایدئولوژیک بر محتواهایش دارد که این سانسور و کنترل ایدئولوژیک را در نسخه‌های ارائه شده برای سایر جوامع اعمال نمی‌کند. پس تمام مسئله غربی‌ها بر سر همین سانسور و کنترل ایدئولوژیک است. اگر چین هم بخشی از این سانسورها را بر نسخه‌های جهانی اعمال می‌کرد احتمالا غربی‌ها مشکلی با تیک‌تاک نداشتند. احتمالی وجود دارد که اتفاقا یکی از انگیزه‌هایی است که آمریکایی‌ها از آن می‌ترسند. به این صورت که چین در قبال نسخه‌های جهانی به شیوه‌های دیگری سانسور و کنترل ایدئولوژیک کند، یعنی همانطور که خط قرمزهایی برای نسخه‌های داخلی تعیین کرده یک‌سری خط قرمز برای نسخه‌های جهانی رسانه‌های اجتماعی و تکنولوژی‌های نوظهورش بگذارد که منافع ملی چین در بیرون از مرزهایش را تضمین کند و این اتفاق قطعا خوشایند آمریکایی‌ها نیست. البته این امر هنوز رخ نداده و یک پیش‌بینی است که احتمالا غربی‌ها از آن باخبرند و در حال مبارزه با آن هستند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • هشدار جدی عربستان به اسرائیل | خطای بزرگ را انجام نده تا ما خائن نشویم!
  • ذهن آمریکااندیش
  • آکسیوس: توافق حماس و اسرائیل تنها امید بایدن است
  • ادامه سرکوب دانشجویان آمریکایی
  • میراث «پل آستر» در سینما
  • پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه معرفی شد
  • «ایساتیس» پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه شد
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • تیک‌تاک؛ صدای اعتراض
  • مستند «ایساتیس» پرمخاطب‌ترین فیلم «هنر و تجربه» شد